دل من چه خردسال است
ساده می نگرد
ساده می خندد
ساده می پوشد
دل من از تبار دیوارهای کاه گلیست
ساده می افتد
ساده می شکند
ساده می میرد
دل من
تنها
سخت می گرید
******
در این تاریکی شبها
که من در بستر سردم
به یادت خفته ام تنها
در غم را به روی خویش می بندم
تو در خوابی
نمی دانی
که من با یاد چشمانت
چگونه زار می گریم
چگونه زار می گریم
زار.....